sweating iron

swɛtɪŋ a͡iəɹn


فارسی

1 عمومی:: قشو)تركی‌(برای‌ خشكاندن‌عرق‌اسب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code